مهسا برناکی - جنگ تجاری میان چین و آمریکا بهعنوان یکی از اصلیترین چالشهای اقتصاد جهانی، بهعنوان ریسک پررنگی برای چشمانداز اقتصاد ۲۰۱۹ مطرح است. پیشبینیهای احتمالی نشان میدهد فارغ از بازنده یا برنده بودن هر کدام از طرفین این جنگ تجاری، در سال جدید میلادی ریسکهایی در این باره متوجه اقتصاد جهان و بهطور خاص بازارهای پایه دنیا خواهد بود.باوجود توافق روسایجمهور چین و آمریکا برای تعویق ۹۰ روزه جنگ تجاری میان دو کشور، چین بزرگترین واردکننده نفت جهان، خرید نفت خود را در سال ۲۰۱۹ با واردات صفر از آمریکا آغاز میکند.
زنگ خطر چینی- آمریکایی برای بازارها
این در حالی است که بهرغم خودداری چین از خرید نفت آمریکا، وارداتنفت خام این کشور به رکورد ۴۵ میلیون تن (۶/ ۱۰ میلیون بشکه در روز) در ماه دسامبر از تمام مناطق میرسد.
بر اساس گزارشی از رویترز، تحلیلگر موسسه مشاوره اسای ای انرژی در پکن در این خصوص اظهار کرد: شرکتهای چینی به خاطر دسترسی خوب به نفت ایران و روسیه، انگیزهای برای خرید نفت خام آمریکا ندارند. مقامات اجرایی شرکتهای نفتی و پالایشی و پتروشیمی چین از خرید نفت آمریکا خودداری میکنند؛ مگر اینکه تصمیم دولت در این رابطه تغییر کند و به آنها گفته شود واردات را از سر بگیرند که فعلا چنین تصمیمی در دستور کار دولت نیست.
به اعتقاد کارشناسان حوزه تجارت بینالملل جنگ تجاری نتیجه بالقوه حمایتگرایی از تولیدات داخلی توسط دو کشور به خصوص آمریکا است. این وضعیت، شرایطی را توصیف میکند که یکسری کشورها علیه کشوری که موانع تجاری مانند تعرفه و سهمیه اعمال میکند، اقداماتی تلافیجویانه انجام میدهند که یک رشته پاسخهای تلافی جویانه را با خود به همراه دارد که تنشهای جهانی را در همه بازارها تشدید میکند.
جنگ تجاری بین چین و آمریکا که از ۶ ژوئیه پس از به اجرا در آمدن افزایش متقابل عوارض گمرکی بین دو کشور آغاز شد، بهعنوان بزرگترین خطر تهدیدکننده رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۹ پیشبینی میشود که تاکنون توانسته بازارهای کالایی مهمی را با خود با رکود همراه سازد.
شروع این جنگ تجاری توسط ترامپ و با وضع تعرفه بر برخی از کالاهای وارداتی چینی آغاز شد. ترامپ همچنین جنگ تجاری مشابهی را با اروپا آغاز کرد که موجب بروز اختلافات جدی اروپا با آمریکا شده است. براساس آخرین گزارش سالانه «کمیسیون بررسی اقتصادی و امنیتی آمریکا- چین» تهدیدات مربوط به زنجیره عرضه تکنولوژی، پیشرفت نظامی پکن و تلاش برای دور زدن تحریمهای کرهشمالی از مهمترین ریسکهایی است که از جانب چینیها مطرح است. گفتنی است حتی اگر آتشبسی که در حاشیه نشست گروه ۲۰ حاصل شد حفظ شود، اختلافات چین و آمریکا میتواند نشانههایی از اولین مراحل جنگ سرد اقتصادی باشد.
در همین راستا بلومبرگ پیشبینی کرده است اگر دونالد ترامپ تهدیدات خود مبنی بر افزایش تعرفه تمامی واردات خود را از چین اجرایی کند، رشد تولید ناخالص داخلی ۲۰۱۹ چین حدود ۵/ ۱ واحد درصد کاهش خواهد یافت. به عبارتی، در صورت جنگتجاری تمامعیار- و افزایش تعرفه تمام حجم تجارت میان آمریکا و چین-اقتصاد چین رشد ۵ درصدی را در سال آینده تجربه خواهد کرد؛ هرچند واکنشهای سیاستی مناسب از جانب پکن میتواند این خسارت را تخفیف دهد.
آیا دومینوی تصمیمات سیاسی به بحران اقتصادی میرسد؟
خبرگزاری پولیتیکو در این رابطه مینویسد: تحولات سال ۲۰۱۹ منشا سیاسی نخواهد داشت، ولی پیامدهای سیاسی عمیقی بر جای خواهد گذاشت. در صورتیکه شیب رشد اقتصادی سالهای پایانی اوباما که ترامپ آن را به حساب خودش گذاشت، کاهش یافته یا روند آن معکوس شود، ترامپ مورد سرزنش قرار خواهد گرفت. سیاستها و رفتارهای غیرمعقول و متفاوت دونالد ترامپ حجم بزرگی از انتقادات را در آمریکا و خارج از آن کشور متوجه دولت وی ساخته است.
وضع تعرفه روی واردات چین یکی از مهمترین اقدامات ترامپ در سال گذشته بوده است. سرناسازگاری گذاشتن آمریکا با اقتصاد قوی و پیشرفته چین، مسیر آسانی برای آمریکاییها نخواهد داشت؛ بازار محصولات چینی در جهان آنقدر گسترده شده که توان رقابت و مقابله با اعمال تعرفهها را برای چین بالا برده بنابراین خیال خام است اگر ترامپ فکر کند میتواند به آسانی چینیها را از میدان به در کند. آمریکا به دنبال اعمال سیاست حمایتگرایی از تولیدات داخلی به اعمال تعرفه بالاتر بر واردات از چین پرداخته است که این اقدام وی بهعنوان دخالت مستقیم در جریان اقتصادی و در تضاد با اصول اقتصاد آزاد مطرح میشود.
دونالد ترامپ پیش از این، بارها از کسری موازنه تجاری با چین و اینکه صادرات چین به آمریکا بسیار بیشتر از وارداتش از ایالات متحدهاست، انتقاد کرده بود و راه مقابله با چین و دیگر کشورهایی که صادرات قابل توجهی به آمریکا دارند را اعمال تعرفههای گمرکی قلمداد میکرد. آنچه روشن است اینکه بروز جنگ تجاری بین آمریکا و چین نه تنها بر اقتصاد دو کشور، بلکه بر اقتصاد جهان لطمه وارد خواهد کرد، زیرا این دو کشور اقتصادهای برتر جهان هستند.
وقوع جنگ تجاری میان آمریکا و دیگر اقتصادهای بزرگ جهان نگرانیهای زیادی را در محافل اقتصادی ایجاد کرده است. زمانی که صحبت از جنگ تجاری میشود، منظور اقدامات متقابل و تلافیجویانه در استفاده از تعرفهها و سایر اقدامات تجاری و اداری است که تاثیرات ناخواسته منفی بر تولید، هزینهها و اشتغال به همراه خواهد داشت. سوال مهم این است که جنگ تجاری چین و آمریکا چه تاثیری بر اقتصاد بینالملل خواهد داشت؟
حمایتگری یا تجارت غیرمنصفانه آمریکایی؟
کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی WTO متعهدند با ترویج تجارت آزاد مانع از شکلگیری تجارت غیرمنصفانه شوند. تجارت غیرمنصفانه زمانی شکل میگیرد که کشوری با اعطای یارانههای دولتی به یک محصول موجب ارزانتر شدن آن نسبت به تولید سایر اعضا یا یک عضو رقیب شود. ممکن است گاهی برای کشاندن طرف خاطی به پای میز مذاکره، کشورها ناچار به اعمال تعرفه وارداتی موقت علیه کالاهای مشمول یارانه دولتی شوند. اگر این هدف محقق نشود به تعبیر کارشناسان حوزه تجارت بینالملل جنگ تجاری آغاز میشود.
آنچه در حال رخ دادن است یک جنگ تجاری است، اما ترامپ تاکید دارد که چنین نیست. در واقع او تلاش میکند از کسری تجاری۵۰۰ میلیارد دلاری آمریکا در برابر چین بکاهد، اما در این مسیر در حال اجرای سیاستهای حمایتگرایانه است.
حضور تیم اقتصادی دونالد ترامپ در کاخ سفید، مولد نوعی دیالکتیک فکری - عملی در مناسبات اقتصادی میان آمریکا و دیگر اقتصادهای مهم جهان است. در یک سوی این معادله «حمایتگرایی یکجانبه اقتصادی» و در سوی دیگر آن مساله «تجارت آزاد» در عصر جهانی شدن مطرح است.
همین مهم تعارضاتی را میان اقتصادهای بزرگ جهان بهوجود آورده است که ماهیتی «فکری» ولی تبعاتی «عملی» دارد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند سیاستهای حمایتگرایانه تجاری آمریکا در نهایت به اقتصاد جهانی و به تبع آن اقتصاد داخلی آمریکا آسیب خواهد زد. اکنون نه تنها چین و ژاپن بلکه متحدان سنتی آمریکا در اتحادیه اروپا، دولت ترامپ را به نادیده انگاشتن قواعد جاری در حوزهتجارت آزاد متهم کرده و خواستار تجدید نظر اساسی در رویکرد اقتصادی دولت وی شدهاند.
در این میان بروز انتقاد از سیاست اقتصادی حمایتگرایی ترامپ بسیاری از اقتصاددانان آمریکایی را نیز نگران کرده است. در همان ابتدای روی کار آمدن تیم اقتصادی ترامپ بیش از دوسوم از ۷۰ اقتصاددانی که در نظرسنجی اقتصادی رویترز شرکت کردند سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ را بزرگترین تهدید برای اقتصاد این کشور دانستند.
«جیم اوسالیوان» اقتصاددان عضو موسسه «های فریکوئنسی اکانامیکس» در این باره گفت: شکی نیست که تقریبا در صدر لیست ریسکهای کاهشی اقتصاد آمریکا، مساله سیاستهای ضد تجارت آزاد ترامپ قرار دارد. ترامپ تلاش میکند بگوید یکجانبهگرایی تجاری به نفع آمریکاست؛ اما آنچه واضح است اینکه تاریخ اقتصادی جهان ادعای او را تایید نمیکند.
رویکرد ترامپ به تجارت بر درکی نادرست از اقتصاد جهانی مبتنی است؛ درکی که چند دهه پیش سبب شد اقتصاد آمریکا دچار رکودی عمیق و طولانی شود. اولین تاثیرات این جنگ ریزش دسته جمعی بورسهای اروپایی و آسیایی بود. در واقع مهمترین بازارهای مالی اروپا و آسیا همگی در حاشیه منفی قرار دارند.
در همین زمینه یک کارشناس اقتصادی بنیاد ملی تحقیقات مالی در دانشگاه سینگوآ درخصوص تاثیرگذاری منفی جنگ تجاری بر اقتصاد بینالملل میگوید: رشد سالانه بهرهوری کار در آمریکا از ۷/ ۱ یا ۸/ ۱ در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی به ۷/ ۰ یا ۸/ ۰ در حال حاضر رسیده است.
تجارت، رقابتی بینالمللی است و زمانی که بهرهوری کاری سقوط کند، جنگ تجاری به جای اصلاحات داخلی برای بهبود بهرهوری و افزایش ذخایر چاره کار نخواهد بود بلکه مشکلات را تشدید میکند. وی تصریح کرد: اعمال تعرفه روی کالاهای چینی بر کشورهای زیادی در زنجیره صنعتی تاثیر میگذارد. زیرا چین از کشورهایی مانند ژاپن، کرهجنوبی و مالزی واردات دارد.
آسیبی که به زنجیره صنعتی در سراسر دنیا وارد میشود مسالهای جدی است و شروعکننده آشفتگی اقتصادی خواهد بود. همچنین تغییر در پیشبینیهای انجام شده برای تورم که تعرفهها عامل آن هستند قطعا باعث میشود روندی که بانک مرکزی آمریکا برای افزایش نرخ سود در پیش میگیرد سریعتر شود و همین امر موجب نوسانات در بازارهای مالی و کالایی جهانی خواهد شد.
با اعمال تعرفهها، اعتماد سرمایهگذار و مصرفکننده نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. همچنین این اقدام باعث میشود رشد مالی آمریکا در آینده تحت تاثیر قرار گیرد. از این رو تاثیر واقعی چنین اقدامی این است که به راه انداختن جنگ تجاری علیه چین فقط آسیب زدن به این کشور نیست بلکه به آمریکا و جهان نیز آسیب وارد میشود که این کار بسیار خطرناک است.
صندوق بینالمللی پول نیز در گزارشی ضمن هشدار نسبت به کاهش رشد جهانی به دلیل تقابل اقتصادی دو قدرت اقتصادی بزرگ جهانی یعنی چین و ایالات متحده آمریکا، اعلام کرده که به همین دلیل پیشبینیهای این صندوق در زمینه میزان رشد سال جاری و سال آینده میلادی نیز محقق نخواهد نشد.
صندوق بینالمللی پول برای آیندهای نزدیک، دورنمایی محتاطانه پیشبینی و اعلام کرده که این جنگ تجاری بهطور خاص میتواند بر کشورهای در حال توسعه، فشار وارد کرده و اقتصاد آنها را آسیبپذیر سازد. موریس ابستفلد، اقتصاددان برجسته این صندوق در نشستی در جزیره بالی در اندونزی از کاهش میزان رشد ناخالص ملی برای سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ خبر داد و افزود که افزایش نگرانیها از تاثیر «شوک» ناشی از این جنگ تجاری بر اقتصاد جهانی، دیگر قابل انکار نیست.
برای نخستینبار است که صندوق بینالمللی پول، پیشبینی خود از دورنمای اقتصادی جهان را برای دو سال پیدرپی کاهش میدهد. آنطور که صندوق بینالمللی پول اعلام کرده، ایالات متحده هنوز به علت موضوع کاهش مالیاتها از این جنگ تجاری آسیب چندانی ندیده، اما تاثیر این تقابل بر اقتصاد آمریکا نیز تا سال ۲۰۲۰ مشخص خواهد شد.
انتظار میرود تولید ناخالص ملی آمریکا از ۹/ ۲ درصد در سال جاری به ۸/ ۱ درصد در سال آینده میلادی برسد و صندوق بینالمللی پول نسبت به افزایش «تورم» در آمریکا بهدلیل کاهش مالیاتها و نیز افزایش هزینههای ناشی از جنگ تجاری با چین هشدار داده است.
این صندوق همچنین پیشبینی کرده که تاثیر تقابل اقتصادی پکن و واشنگتن بر اقتصاد متکی بر صادرات چین بیشتر و فوریتری باشد. پیشبینی میشود رشد اقتصادی چین از ۶/ ۶ درصد در سال جاری میلادی به ۲/ ۶ درصد در سال ۲۰۱۹ برسد. صندوق بینالمللی پول همچنین هشدار داده که میزان رشد اقتصادی پیشبینیشده برای منطقه یورو و بریتانیا نیز ممکن است تحت تاثیر این تقابل قرار بگیرد.
اتحادیه اروپا نیز اعلام کرده است قصد دارد در واکنش به تصمیم دولت ترامپ مبنی بر وضع تعرفه گمرکی برای واردات فولاد و آلومینیوم به اقدام متقابل دست بزند که این خود بر دامنه نگرانیها میافزاید. رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا اقدام آمریکا را «ناعادلانه» میخواند.
«ژان کلودیونکر» میگوید این اتحادیه شاهد وقوع اقدامات ناعادلانه نخواهد بود که صنایع و هزاران فرصت شغلی در اروپا را تهدید میکنند. اتحادیه اروپادر پاسخ به اقدامات آمریکا از ۲۲ ژوئن ( اول تیر) بر واردات برخی کالاهای آمریکایی تعرفه مالیات اعمال کرد.
کمیسیون اروپااعلام کرد تعرفه مالیاتی شامل برخی کالاها همچون موتورسیکلت، ذرت، تنباکو، محصولات آلومینیومی و فولادی به ارزش حداقل ۸/ ۲ میلیارد دلار است.در پایان لازم است به این نکته توجه کنیم که به اعتقاد کارشناسان اقتصاد بینالملل چنانچه تنشهای تجاری میان آمریکا و چین حل نشوند شاهد سقوط ٤٠ درصدی تجارت جهانی خواهیم بود، مقررات بینالمللی که طی چند سال کار ایجاد شدهاند کارآیی خود را از دست خواهند داد و اقتصاد جهانی دچار هرج و مرج خواهد شد و از همه مهمتر آمریکا امکان کسب درآمدهای هنگفت در بازار چین را از دست خواهد داد.
چین نیز ناگزیر به پرداخت بهای سنگینی در تقابل تجاری با آمریکا خواهد بود.
نظر شما